دختر شیر و خورشید

آری آری زندگی زیباست/زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست/گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست

دختر شیر و خورشید

آری آری زندگی زیباست/زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست/گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست

*

 عاطفه

 

 

دیروز یه ایمیل از سارا گرفتم 

باهاش رفتم بـــــــــــــــــــــه 

10 سال پیش 

 

گفته بودم که طی عملیاتی، با سارا بغل دستی شدم 

روی نیمکت جلویی یه دختری می نشست به اسم عاطفه 

کلاً موجود جالبی بود 

کودک درونش بسسسسسیار فعال و بازیگوش بود 

انگار هیچوقت هیچ غمی نداشت 

به معنای واقعی کلمه سرخوش و خجسته 

ته تغاری خانواده بود و بعنوان بچه آخر انتظار دیگه ای ازش نمی رفت 

 

اون موقع که عزیز جون فوت کردن 

به این نتیجه رسیدم که این بچه کلاً معنای مرگ و غم از دست دادن عزیز رو نمی دونه 

یادمه اولین روزی که بعد از فوت عزیز رفتم مدرسه 

اونقدر جلوی روم مسخره بازی درآورد و اونقدر اذیت کرد تا بالاخره خندیدم 

یه ویژگی خاص هم داشت 

اینکه همیشه وقتهای نباید دستشویی واجب میشد 

وسط کنفرانس شیمی 

وسط تمرینهای ورزشی 

خلاصه هرجا که امکانش نبود این بچه *یش داشت 

 

یادمه اوایل اونقدر دلم می خواست باهاش دوست شم که نگو 

بعد باز یادمه وقتی باهاش دوست شدم یوقتهایی اونقدر از دستش کلافه می شـــــــــــــــدم که نگوووووو  

 

سارا توی ایمیلش یه خاطره فرستاده بود که من خودم اصـــــــــــــــــــــلاً یادم نبود 

اما با خوندنش دوباره کلی خندیدم 

همون سالی که با عاطفه همکلاسی بودیم 

یه بار مداد و پاک کنش رو ازش دزدیدم 

بیچاره خیلی دنبالشون گشت 

اما موفق نشد پیداشون کنه 

چندوقت بعد 

مداد و پاک کنش رو کادو کردم و جای کادوی تولد بهش دادم 

قیافه اش که یادم میاد می میرم از خنده

 

دختر دوست داشتنیی بود 

سال دوم از ما جدا شد 

اما تا آخر دبیرستان یه دوست خوب باقی موند 

خیلی ساله ندیدمش 

ازدواج کرد 

بهانه ایمیل دیروز سارا هم عاطفه بود و... 

عکسهای دختر کوچولوی عاطفه رو فرستاده بود 

فکر کن 

عاطفه مامان شده!!! 

 

 

 ^v^v^v^v^v^v^v^v^v^v^v^v^ 

 

سارا 

سورپرایزم کردی 

این و این هم دوتا سورپرایز برای تو 

یادته؟؟