دختر شیر و خورشید

آری آری زندگی زیباست/زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست/گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست

دختر شیر و خورشید

آری آری زندگی زیباست/زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست/گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست

*

 

'طلوع ندیده' می نویسد!

 

 

 

سلام 

خوبید؟ 

امروز بعد از مدتها جاتون خالی طلوع آفتاب رو زیارت کردم 

کلاً از اون دست آدمهاییم که خوشم میاد از دیدن طلوع آفتاب و خوشم میاد از صبح زود بیدار شدن 

اما همچنین از اون دست آدمهاییم که خواب صبح رو دوست میدارم بسیار 

اینه که کلاً در دو صورته که طلوع خورشید رو می بینم 

اول اینکه امتحان داشته باشم و صبح زود بخوام بلند شم درس بخونم 

دوم اینکه همینجوری بیخودی دلم بخواد تا صبح علاف بچرخم  

که چو امروز یکشنبه است، گزینه اول خودبخود حذف میشه 

بعد حالا نه که فکر کنی داشتم تو کوچه و خیابون علاف می گشتماااااا 

نــــه بابا  

تو این گرمای بلا نسبت 'خر تب کن' کی حال داره بره بیرون؟؟ 

والا 

زیر باد پنکه اش عین لاستیک وا میره آدم 

دیگه چه برسه به بیرون و توی کوچه اش 

البته خدا رو شکر امشب بعد از 4-3 ماه یه نم بارونی زد و هوا یه کوچولو خنک شده 

اما بازم گرمه 

اینه که بنده تا 6 صبح توی نت مشغول ولگردی و وبگردی بودم 

بعدم بازم نه که فکر کنی کار مفیدی می کردم خدایی نکرده هاااااا 

نـــــــــــــــه 

داشتم سریال دانلود می کردم 

سریال دارا و ندار که یه قسمتش رو دیدیم خونه آقای محترم اینا، بعد خوشمون آمد گفتیم دانلود کنیم دوتایی با جناب دوست سر صبحانه ببینیم 

آخه یه روزایی هوس می کنیم صبحانه رو با هم بخوریم 

 بعد یه حالی داره وقتی جناب دوست صبح صبحانه (نان داغ+ تخم مرغ یا cornflex یا حالا هرچی) میخره میاد با هم می خوریم که نگو 

بعد نه که عادت داره موقع غذا خوردن باید یه فیلمی چیزی تماشا کنه و حسش هم نیست سر غذا فیلم سینمایی ببینیم، اینه که ترجیح میدیم هربار یه قسمت سریال ببینیم 

بعد تا همین چند روز پیش هم داشتیم مثل دوتا طفلکی باغ مظفر می دیدیم که بعد همونطور شرحش رفت دارا و ندار چشممون رو گرفت 

اینه که الآن سرگرم دانلودش می باشیم 

حالا البته یه کم تأخیر داره هااااااا 

یعنی مثلاً شاید با یه 15-10 روز فاصله بتونیم تهش رو دربیاریم 

اما در اصل موضوع هیچ فرقی نمی کنه 

بعد مدیونید اگر فکر کنید ما الآن داریم می خونیم برای امتحانا 

نه که 1 ماه دیگه شروع میشن، از اون لحاظ ما الآن بُکُش مشغول وقت تلف کردنیم 

آخه گفتم که 

هوا بسیار گرمه 

اینجا الآن تابستون شروع شده 

بعد نه از اون تابستونایی که توی ایران می بینیدااااا 

نــــــــه 

اینچا آفتاب بسیار مستقیم و تندتر از ایران می تابه 

آخه چسبیدیم به خط استوا نمی دونم چرا 

بعد آدم توی آب و هوای ملس بهاری یا خنک پاییزی هم زوری حال درس خوندن داره 

دیگه این هوای خرما پز که جای خود دارد 

بعد بدبختی دیگه اینه که نه که semester قبل first class شدی، مردم بد عادت شدن 

ازت توقع بیشتر دارن 

مثلاً یه چیزی تو مایه های top student و این سوسول بازیا  

اصلاً همش می خوان منو جلوی ایرانیای کلاس و کالج و کلاً بنگلور خوار و خفیف کنن اینا 

اینه که الآن استرس داره خفم می کنه و به همین دلیل نشستم اینجا خوش خوشک وبلاگ up می کنم  

خلاصه که توی این آتیش بارون هوا pass کردن subjectها هم مصیبته 

دیگه first class و top student پیشکش 

گفتم از الآن گفته باشم بعداً گِلِگی پیش نیاد 

(چند روز پیش سین دوتا از پسرهای افغان رو خفت کرده که بیاید با هم درس بخونیم 

میگه من پایه ام، پگی هم پایه است، شما دوتا هم پایه باشید که بشیم چهارپایه 

)

من همون خوبه خیلی طلوع آفتاب نبینم 

راست میگن ادیبان و نویسندگان بزرگ(!) موقع طلوع و غروب آفتاب طبع شعرشون شکوفاتر میشه 

ببین با یه طلوع چه همه حرفم آمد 

هوم؟ 

منو چه به ادیبان و نویسندگان بزرگ؟؟!!! 

بی ادب! 

آها راستی! 

تعطیلات خوش گذشت؟؟ 

والا ما که قرارا بود تعطبیلات تشریف ببریم گوآ بگردیم اساسی! که روحیه مون ساخته شه برای امتحانا 

منتها نمی دونم چی شد که عده ای بستگان یهو تصمیمی گرفتن پاشن از ایران بیان برن گوآ صفا کنن اساسی! 

اینه که برنامه ریزیمون خورد توی دیوار و هنوز! از همین بنگلور در خدمتتونیم 

دیگه همینا دیگه 

خوش باشید  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

میگم دیدی گاهی وقتا یه msg حاوی "دوستت دارم" دریافت می کنی 

بعد تا چند ساعت همینطور دلت قیلی ویلی میره و غنج میزنه آیا؟؟