دختر شیر و خورشید

آری آری زندگی زیباست/زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست/گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست

دختر شیر و خورشید

آری آری زندگی زیباست/زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست/گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست

*

1. به مری میگم

*mery the poweder is INTO


2. داریم با سین زایمان سگها رو نگاه می کنیم، یهو سین میگه وااااای اینو ببین تو اینه**

میگم تو کدوم؟؟ 


3. دیگه وقتی به معلمه میگم

(!)ma'am, this program is so confused

مطمئن میشم که دارم زیادی گیج می زنم




















* منظورم "توی این" بود که وسط جمله انگلیسی فارسی پروندم!


** منظورش "twin=دوقلو" بود که من به فارسی گرفتم!

*

دختر شیر و خورشید بشدت احساس شرمندگی می کنه

اعتراف می کنه که وقتی چیزی اینجا می نویسه زیاد حواسش نیست که چه کسایی اینجا رو می خونن

یا در واقع اصلاً حواسش نیست که کسی اینجا رو می خونه

دختر شیر و خورشید این چند روز گذشته بشدت تحت تأثیر سندرم "روزهای گل و بلبلیسم" قرار داشته و حال و اوضاعش اصلاً سر جاش نبوده

دختر شیر و خورشید خوب می دونه عذرخواهیش بدرد خودش می خوره

اما با اینحال باز هم عذر می خواد.

*


آدمی که همه زندگیش توی پسر خلاصه میشه

آدمی که به هر پسری که از جلوش رد میشه بعنوان دوست پسر نگاه می کنه و اینجوری روشون قضاوت می کنه

آدمی که وقتی بهش میگی از فلانی خوشم میاد، پسر خوبیه میگه اَییییی هیکلش خیلی افتضاحه یا وقتی بهش میگی آخی، فلانی چه پسر با معرفتیه میگه اَه اَه حالم از تیپ و قیافه اش بهم می خوره، تو هم با این سلیقه ات

آدمی که نمی تونه پسرها رو به چشم انسان ببینه

آدمی که هر لحظه چشمش می گرده دنبال این پسر و اون پسر و کلاً هم هیچ چیزی حالیش نیست و به هیچکس هم رحم نمی کنه

آدمی که خودش رو خفه می کنه و با یکی دوست میشه، بعد کل دوستیش به 24 ساعت هم نمی رسه و اون طرف رو مثل سیب گاز زده و نیم خور کرده می ندازه دور

آدمی که هروقت کارت داره آویزونت میشه و تا هرجا که لازم داشته باشه می کشدت، بعد هروقت کارش داری یا ناز می کنه، یا غر می زنه، یا برات اَه و پیف می کنه تا جایی که پشیمون شی

آدمی که با صمیمی ترین دوستش سر حسادتهای بچگانه و احمقانه قهر می کنه و کینه به دل می گیره

آدمی که زنگ می زنه و التماس می کنه که بیاد خونه ات (حتی اگر بهش بگی دارم میرم جایی، با اینکه می دونه چقدر دوست داری بری باز میگه حالا این یه بارو بخاطر من نرو) بعد پامیشه میاد و تمام مدتی که توی خونه ات هست پای F.B می شینه و برای خالی نبودن عریضه هم چند دقیقه یکبار میگه ناراحت نباش الآن میرم

آدمی که وقتی حساسیتهات رو می دونه، با بیرحمی و بدجنسی تمام دست می ذاره روی نقطه ضعفت و اشکت رو درمیاره

همچین آدمی با دنیای کوچک و cheap و مسخره اش بدرد دوستی با من نمی خوره

توی دنیای حقیر اینجور آدمها خفه میشم

می خوام سعی کنم بکشم بیرون از دنیای بی ارزشش

*

شب خاطره



از دو سه هفته پیش براش برنامه ریزی کردی

توی این مدت کلی همه چیز رو توی ذهنت تصویر کردی

کلی نوستالژیت بالا و پایین شده و از ذوق بغض کردی

هرچند همش ته دلت یه ترس مسخره کوچیک بوده که اگه نشه؟؟!

حتی با اینکه برات پرداخت هزینه اش هم خیلی راحت نبوده، اما بی هیچ فکری پرداختش کردی

گفتی یه شبه و شاید هیچوقت دیگه تکرار نشه

حالا وقتش رسیده

کلی به خودت رسیدی و نشستی با بقیه منتظر

DJ هی جَو میده

هی شلوغش می کنه

تو هی استرس می گیری

هی دیگه نمی تونی بشینی سر جات

هی شروع می کنی نشسته رقصیدن

بعد DJ آهنگش رو قطع می کنه و گروه موزیک شروع می کنن

هی نوستالژی و استرس و هیجان و خوشحالی با هم قاطی میشن

آهنگ هی اوج می گیره

هی دلت می خواد زودتر بیاد و با هم بخونید

بالاخره میاد

توی صدم ثانیه بغضت می گیره و بغضت می ترکه و اشکهات می ریزن

بعد باهاش، با بقیه، با همه

همه با هم می خونین

بلا ای بلا دختر مردم

بلا ای بلا بوی گل گندم...

بعد شب بینظیرت که دو سه هفته است منتظرشی شروع میشه

تک تک ترانه هایی که از بچگی تا همین حالا باهاشون خاطره داری رو با هزار نفر دیگه همصدا می خونی


وقتی اون داد می زنه

کی بچه تهرونه

تو با هزار نفر دیگه تو جوابش داد می زنی

ما بچه تهرونیم

اون میگه

کی عاشق ایرونه

تو و همه با هم داد می زنین

ما عاشق ایرونیم


یا وقتی باهاش همصدا میشین

دونه دونه

ذره ذره

اشک آسمون می باره

گله دارم از خداوند

اگه باز تو رو نیاره


یا وقتی با صدای زنده و نزدیک می خونه

نبینم که باز نشستی

منتظر چی هستی

تو جشن و شب نشینی

باید پاشی برقصی

و تو مثل همیشه، اما اینبار خیلی خیلی پرشور تر از همیشه می رقصی


یا وقتی برات می خونه

دختر ایرونی مثل گله

چه رنگ و رویی داره

نگو کی از کی بهتره

هر گل یه بویی داره

و تو مثل همیشه غرق شوق و غرور میشی


یا وقتی بیاد آغاسی می خونه

آمنه

چشم تو

جام شراب منه

و سین از ذوق اشک توی چشمش جمع میشه چون یه هفته بود که هی می گفت خدا کنه آمنه رو بخونه


قلبت پر از شوق و هیجان میشه وقتی باهاش فریاد می زنی

عشق من

عشق تو

یاد من

یاد تو

فریاااااااااااد و فریاااااااااااااد از غم تو

یا از همه هیجان انگیزتر

درست توی آخرین دقایق

درست وقت خداحافظی

درست اونوقت که دیگه کامل ناامید شدی

یهو برات بخونه

خدای آسمونهااااا

خدای کهشکشونهاااا

برس به داد دل

عاشق ما جونهااااا

و تو هزار نفر دیگه همصدا باهاش از ته دل بخونید


اینجوری میشه که یکی از بیاد موندنی ترین شبهای عمرت ساخته میشه

دیگه چه اهمیتی داره اگر بخاطر 3 ساعت تمام جیغ کشیدن و داد زدن به مرز خفگی رسیده باشی و صدات درنیاد

دیگه چه اهمیتی داره اگر بخاطر 3 ساعت رقصیدن non stop و بالا و پایین پریدن با کفش پاشنه 10 سانتی، دیگه نه پا برات مونده باشه نه کمر

مهم اینه که تا عمر داری این شب پر خاطره رو فراموش نمی کنی

به بچه ها هم گفتم

هرکس دیگه ای بجز اندی اگر بود، این شب ساخته نمیشد

دیشب یکی از آرزوهای محالم برآورده شد

*

عید دوستان داخل ایران مبارک




جالبه که توی ایران و عربستان امروز عیده، اینجا فردا!

این هم از نظر نجومی و جغرافیایی ایراد داره هم از نظر تقویمی




خب دیگه

عید ما هم مبارک 

*

من: صمیم* همه subjectها رو پاس کردی؟؟

صمیم: نه، در واخع ما شَش نفر بودیم در یَک خانه با سه اطاق خواب، بعد از یَک سال برخی گفتند ما اطاخ جداگانه مِخواهیم، برای همین خانه را عوض کردیم. حالا من با دو نفر دیگر در یَک خانه هستیم

من: 

صمیم: همین را پرسان کردی دیگر؟

من: 


















*یکی از برادران افغان

*

برای روز میلادم اگر تو به فکر هدیه ای ارزنده هستی...



دیروز صبح دلم نمی خواست از جام بلند شم

اصلاً دوست نداشتم بیدار شم

دوست داشتم بخوابم و صبح دوشنبه بیدار شم

دوست داشتم اصلاً یکشنبه رو نبینم و مجبور نباشم زندگیش کنم

دوست داشتم یجوری از صفحه تقویمم پاک شه

دلم می خواست تنهای تنها باشم

اولش فکر کردم گوشیم رو خاموش کنم و در خونه رو هم ببندم و زمان رو اینجور برای خودم متوقف کنم تا یکشنبه بیرون از خونه من خودش بگذره و تمام شه

بعد فکر کردم از صبح بلند شم برم lake و آخر وقت برگردم و گوشیم رو هم توی خونه جا بذارم

اما خب

همیشه اینجور فکرها ناکام می مونن

با سین رفتم دکتر و 6:30 بعد از ظهر برگشتم خونه

بعدم با جناب دوست و سین رفتیم شام خوردیم و بعدم رفتیم club که از شانسمون یه قسمتیش persian night شده بود

شب خوبی بود در مجموع

بخصوص که بچه ها بهشون خوش گذشت

اما شام بیرون و رقص و خنده و کادوها همه یک طرف

... 


















































خدایا... 

*


اینو هممون قبول داریم که هر جایی آداب و رسوم مخصوص خودش رو داره

مثلاً آدم میره دانشگاه برای درس خوندن

میره مسجد/کلیسا برای عبادت

میره رستوران برای غذا خوردن

میره دستشویی برای ر...دن

(اینقده بدم میاد از اینایی که وقتی توی دستشویی هستی میان در میزنن میگن داری چکار می کنی اون تو؟؟ نه واقعاً انتظار داری چکار کنم؟!)


حالا من میگم هر زمانی هم یک سری آداب خاص داره

مثلاً زمان درس

زمان عبادت

زمان خوردن

زمان ر...دن

(تنوع مثال رو که دارید؟)


فصل زمستان هم مثل هر زمان دیگه ای کارها و اتفاقات خاص خودش رو می طلبه

یکی از مهمترین وظایفی که توی این فصل باید انجامش داد سرماخوردنه!

یعنی وای بر مؤمنی که زمستانش بدون سرماخوردگی بگذره

یعنی زمستان بدون فین فین و دماغ آویزون یعنی هیچ

زمستان بدون خارش گلو و بیحالی یعنی کشک

اصلاً مگر میشه زمستان بیاد و تو چند روزی (یا شایدم چند هفته ای) از سر بیحالی به رختخوابت نچسبی؟؟

اصلاً مگر معنی داره آدم همه زمستان رو به سلامت و سرحالی بگذرونه؟

توی زمستان باید سرما خورد

حالا می خواد مستقیم و بدون دخالت اطرافیان باشه

می خواد غیر مستقیم و با دخالت اطرافیان باشه(!)

اگر بلد نیستی بطور مستقیم توی زمستان سرما بخوری

بر شما واجب است که از دوستان سرماخورده ای که تازه روزهای اول سرماخوردگیشون رو می گذرونن عیادت بعمل بیاری و خیر سرت فاصله ایمنی رو هم تا حد امکان حفظ کنی، اما باز سرما بخوری

درست مثل الآن من

پس چی شد؟؟

زمستان بدون سرماخوردگی، بی زمستان بدون سرماخوردگی (بر وزن سلامتی بی سلامتی)
































بله می دونم، تو شهر شما الآن ظل گرما و مرداده

اما توی ده ما (شلمرود) سرده و زمستان تقریباً

هرکی هم بگه 26-19 درجه نه سرده نه زمستان، خره 

*

 نخود

 

 

میگم ماشین می خوام 

میگن دعا کن وضع اقتصادی مملکت درست بشه 

میگم حاضرم دنبال نخود سیاه برم، اما وقتم رو برای همچین دعایی هدر ندم 

دردونه از اونور داد می زنه پس خیلی جمع نکن، چون منم یک عالمه جمع کردم اینجا گذاشتم 

*

یکی می مُرد ز درد بینوایی 

یکی می گفت خانم پارتی میایی؟! 

 

 

 

این آقایون خیلی عجیب غریبن 

با اینکه هزاران ساله که خانمها عادت دارن وقتی موضوعی اذیتشون می کنه هی راجع بهش حرف بزنن و اینطوری از جنبه های مختلف بررسیش کنن یا از فشار عصبی خودشون کم کنن (همونی که آقایان نادان اسمش رو می ذارن غرغر) 

اما باز هم آقایان عادت نکردن که اینجور وقتها به اعصابشون مسلط باشن و اون خانم رو از دست رفته ندونن و فقط در کنارش بمونن و دلداریش بدن (راه حل ارائه ندن، وضع رو بدتر می کنه)

 

چند سال پیش با یه مسخره ای دوستیم رو بهم زدم 

بعد یه بار داشتم براش از شرایطم بعد از تمام شدن دوستی می گفتم و اصلاً هم حواسم نبود که این طرف هم موجودیست بنام مرد 

طفلی اونقدر هول کرده بود که یادمه آخرین جمله اش این بود: پگی خودکشی اصلاً راه خوبی نیست 

!!!! 

 فکر کن!! 

یعنی من مرده اعتماد بنفس این آدمم 

 

یا مثلاْ این روزها که اصلاْ حال و اعصابم سر جاش نیست 

هی چند روز مجبور بودم برم برای کارهای ویزام 

بعد هی برای بابا که تعریف می کردم اون بنده خدا ناراحت و میشد و می گفت عیبی نداره اینم یه بخشی از زندگیته که باید براش وقت بذاری و اشکالی نداره که مثلاْ مجبوری از کلاسهات بزنی و این حرفها 

هی من می گفتم نه بابا جون برام ok هست این موضوع 

ولی بازم بابا نگرانم بودن 

 

چه میدونم والا 

من تا حالا توی زندگیم مرد نبودم که ببینم چرا درک همچین چیزی اینقدر برای آقایون سخته 

 

هوم؟؟ 

شما چی میگی؟؟ 

 

 

 

 

 

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

*البته هر قاعده ای یک سری استثنائات هم داره هاااا 

هستن کسایی که حتی اگر خرد شدن و ذره ذره نابود شدنت رو هم ببینن آب توی دلشون تکون نمی خوره 

گمون نکنم این دسته از آقایون با این موضوع کنار آمده باشن و پذیرفته باشنش 

به احتمال زیاد فقط یاد گرفتن با بیخیالی از کنارش رد شن تا استرس نگیرن

همین

*

صدای من رو از تهران می شنوید

*

 من اگر نیکم اگر بد، تو برو آهنگو گوش کن!!

 

 

 

یادمه teenager که بودم، یه مدت می گفتن مدونا رو دیگه توی کلیسا راه نمیدن 

یعنی دیگه تَهِ فساد اخلاقی و اینا 

بعد ولی بازم انگلیسیها عاشق مدونا و آهنگهاشن 

یعنی اگر بهشون بگی چرا؟؟ می فهمی چون ترانه های خوبی اجرا می کنه 

بعد دیگه خیلی که بخوان وارد حاشیه های زندگی مدونا بشن، اینو می کنن تو چشمت که IQ مدونا 176، درحالیکه مال انیشتین 185 بوده 

 

بعد اونوقت ما ایرانیها 

طرف میاد برامون حنجره اش رو پاره می کنه 

بعد ما از سایز دماغش و طرز لباس پوشیدنش ایراد می گیریم و از روی زندگی شخصی و خصوصیات اخلاقی و رفتار و سلیقه و تیپش تصمیم می گیریم که ترانه هاش رو گوش کنیم یا نه 

بعد اونوقت یکی که مثلاً کت و شلوار می پوشه توی ویدیوهاش و از جاش هم تکون نمی خوره و حرکات موزون نداره میشه خدای خوانندگی برامون

 

 

 

 

 

 

 

 

یعنی ترکوندیماااااا

*

? Can U speak english

 

 

یکی از دلایل مهم ادامه تحصیل در یک کشور انگلیسی زبان تقویت زبان انگلیسیه 

بعد فکر کن آدم چه حالی میشه وقتی میره برای exchange پولش، بعد می پرسه 

?How much is the rate 

اونوقت هندیه خیلی شیک و بی لهجه میگه 

چهل و شیش و هفتاد 

 

یعنی زور داره هااااا

*

میگه: من تا حالا به تو گفتم خفه شو؟؟ 

میگم: نه 

میگه: یادم باشه بگم 

 

!!! 

 

 

 

 

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منظورش این بود: یادم باشه جریانش رو برات بگم 

که نصف جمله اش حذف به قرینه معنوی شد!!!

*

 هوعععععع

 

 

 

 

یعنی دیگه حالم بهم می خوره 

کهیر می زنم 

چندشم میشه وقتی عکس Hannah Montana رو می بینم 

یعنی یه ذره جنبه ندارن 

روی هرچیزی که فکرشو کنی عکسشو انداختن 

لیوان 

جامدادی 

جوراب 

ش.ورت 

س.وتین 

ک... 

استغفرلله 

دیگه کم مونده توالت بچه با عکس Hannah Montana بزنن 

اه 

 

 

*

 همین که گفتم

 

 

بنده با اطمینان کامل* به این نتیجه رسیدم که جناب کوروش یغمایی در تمام عمر گُهربار موسقیایی خودشون فقط و فقط یک ترانه بدرد بخور اجرا کردند که آن هم همانا گل یخ* می باشد 

والسلام 

هیچ نظر مخالفی هم پذیرفته نمی باشد  

همین که گفتم!! 

 

  

  

 

* این نتیجه طی صدبار گوش دادن به 7 آلبوم ایشان بدست آمده

 

** گل یخ

غم میون دو تا چشمون قشنگت لونه کرده
شب تو موهای سیاهت خونه کرده
دو تا چشمون سیاهت مثل شبهای منه
سیاهی های دو چشمت مثل غمهای منه
وقتی بغض از مژه هام پایین میاد بارون میشه
سیل غم آبادیمو ویرونی کرده
وقتی با من میمونی تنهاییمو باد میبره
دو تا چشمام بارون شبونه کرده
بهار از دستای من پر زد و رفت
گل یخ توی دلم جوونه کرده
تو اتاقم دارم از تنهایی آتیش میگیرم
ای شکوفه توی این زمونه کرده
چی بخونم جوونیم رفته صدام رفته دیگه
گل یخ توی دلم جوونه کرده

شعر: مسعود هوشمند  

آهنگ: کوروش یغمایی 

تنظیم: کوروش یغمایی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حالا البته روی پرنده مهاجر و لیلا هم میشه یه حسابهایی باز کرد

*

 امان از حرف مردم

 

 

۱. مادرش که فوت کرد، همه صورتش رو چنگ انداخته بود و زخم و زیلی کرده بود 

وقتی ازش پرسیدیم چرا؟ 

گفت توی شهر ما رسمه، اگر صاحب عزا خودش رو اینطوری نکنه و نَزَنه میگن مرده اش رو دوست نداشته  

 

2. برای عروسی دخترش نه رقصید و نه خیلی می خندید 

وقتی ازش پرسیدم چرا نمی خندی و نمی رقصی؟ 

گفت اینجا اگر مادر عروس شادی و بزن برقص کنه براش حرف درمیارن، میگن خوشحاله که دخترش رو رد کرده 

بقول خودش می گفت آخه چرا خوشحال نباشم؟ یه داماد خیلی خوب پیدا کردم و دخترم داره میره که خوشبخت شه 

 

 

 

امان از حرف مردم...  

 

*

 

 

از اون اکیپ 5نفره دبیرستان 

همونی که هیچ کدوم فکرشو نمی کردیم خام شه، داره عروس میشه 

*

 تبلیغات

 

 

 

آیا می خواهید چشمتان ضعیف شود؟؟

آیا دوست دارید عینکی شوید؟؟ 

آیا از شماره عینک خود خسته شده و بدنبال ارتقاء آن هستید؟؟ 

آیا دوست دارید چشمانتان آلبالو گیلاس ببینند و باباقوری شوند؟؟ 

آیا مایلید دچار کوررنگی شوید؟؟  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کافیست به bubble shooter معتاد شوید 

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

%100 تضمینی!!

*

 گـَهی زین به پُشت!

 

 

می گفت مامان دختره بهش گفته دختر من ... سالشه و مدرک لیسانسِ ... هم داره و یه ماشین هم زیر پاشه و پدرش هم قول داده براش یه آپارتمان کوچیک بخره 

اگر پسر شما قصد ازدواج داشت خوشحال میشیم با شما وصلت کنیم 

کی بهتر از پسر آقای ...؟؟ 

حرفهاش که تمام شد ماها خندیدیم 

اما با قیافه جدی گفت اتفاقاً بنظر من کار درستی می کنه 

دلیل نداره دخترش بشینه تا یکی بیاد سراغش

وقتی دختر خوبی داره با شرایط خوب، خب حق داره وقتی یه پسر خوب می بینه تلاشش رو بکنه 

وقتی به حرفهاش فکر کردم دیدم بدم نمیگه 

هان؟ شما چی میگی؟