-
*pegi
شنبه 31 مردادماه سال 1388 01:55
سلام خوبید؟؟ اول اینکه شروع ماه رمضان مبارک بعد اینکه هوس نموده ایم امروز یه بیوگرافی تصویری از *pegi بگذاریم امید است که مقبول پسند همگان افتد!!! اولش یک روز ما به دنیا آمدیم (به جان خودمان از همین جایش را یادمان است، قبلش را خواب بودیم) کوچکی بودیم که تا وقتی کسی کاری به کارمان نداشت و پا روی دمبمان نمی گذاشت بسیار...
-
*
چهارشنبه 28 مردادماه سال 1388 18:13
سلام خوبید؟؟ خب دیگه بسه بحث جدی یکم بذارید از اتفاقات ناب!!!ی که توی کالج میفته بگم براتون اول اینکه با عرض شرمندگی کلاس ما نصفش افغانن، نصف دیگه اش عرب (اکثراً از عراق یا عربستان) (باور کنید دست من نبود ) کلاً 7تا ایرانی هستیم، 4تا پسر، 3تا دختر باز کلاً 5تا دختریم 3تا ایرانی، 2تا هندی بعد کلاًتر، 70 نفریم توی کلاس...
-
*
دوشنبه 26 مردادماه سال 1388 17:40
ول کن نیستیم سلام خوبید؟؟ اول اینکه بابت اون وُله پایین بســــــــــــــــــــیار معذرت می خوام بچه ذوق زده شد نفهمید وسط بحث جدی که خودش راه انداخته نباید بساط نیناش ناش راه بندازه دوم اینکه دوست جون و آقای محترم از تمام دوستانی که از طریق تلفن، فکس، PM، E-mail، msg و کامنت تبریک گفتن، تشکر بسیار کردند و خیلی...
-
*
جمعه 23 مردادماه سال 1388 21:56
خب که چی؟؟ سلام خوبید؟؟ راستش یه مدته یه موضوعی هی روی اعصابم راه میره هی می خوام بنویسمش هی میگم ولش کن باز هی می خوام بنویسمش باز میگم.... اما می نویسم دوست دارم نظر شما رو هم بدونم خیلی دیدیم توی وبلاگها که نویسنده یه موضوع رو مطرح کرده و نظر خواننده هاش رو خواسته تا اینجاش ok اما گاهی موضوع مورد بحث یه مسئله...
-
*
چهارشنبه 21 مردادماه سال 1388 20:20
منم بازی سلام خوبید؟ سمانه عزیزم من رو به یه بازی وبلاگی دعوت کرده "خاطرات 14 سال پیش" راستشو بخواید اول کلی فکر کردم تا یادم بیاد اصلاً 14 سال پیش چند ساله بودم و کجا بودم و موقعیتم چطوری بود آخه می شناسید که حافظه منو نگفتم؟؟ حافظه من با کُندُر کار می کنه که اونم یادم میره بخورم!!!! بهرحال بعد از کلی فکر و...
-
*
دوشنبه 19 مردادماه سال 1388 20:07
هرچه هستم ببین! من اگر از تو خوشم میاد یا حتی بهت علاقمندم بخاطر همینه که هستی یعنی تو رو اینجوری دیدم و به دلم نشستی یعنی اگر به هر دلیل و به هر شکلی عوض شی اینی که هستی نباشی حتی اگر این تغییر کم و کوچک باشه خب دیگه اون کسی نیستی که منو جذب کرده حالا اگر قراره تو از من خوشت بیاد منم توقع دارم از همینی که هستم خوشت...
-
*
شنبه 17 مردادماه سال 1388 22:55
توی زندگی هرکسی آدمهای زیادی میان و میرن بعضیها رو فقط 1 بار می بینیم (توی خیابون، تاکسی، مطب دکتر، فروشگاه، یه مهمونی...) ممکنه یه گپ کوچولو هم باهاشون داشته باشیم یا حتی یه برخورد تلخ اما اصلاً توی زندگیمون تأثیر گذار نیستن (بجز موارد استثنا) حس خاصی نداریم بهشون حتی ممکنه بعد چند دقیقه فراموش بشن بعضیها رو گهگاه می...
-
*
پنجشنبه 15 مردادماه سال 1388 15:39
دلم می خواد بخوابم فقط 1 ساعت 4 شبانه روزه که دلم می خواد بخوابم فقط 1 ساعت خواهش می کنم فقط 1 ساعت... اضافه شد: ممنون از همه که گفتید بخواب اگر بتونم حتماْ می خوابم 4 شبه که بی خوابی داره دیوونه ام می کنه نه خسته ام، نه خوابآلو اما کاملاً بدنم داره تحلیل میره و اینو قشنگ حس می کنم حتی نمی دونم مال چیه ناراحتی جسمی؟؟...
-
*
سهشنبه 13 مردادماه سال 1388 20:29
زنده ام!!! سلام خوبید؟؟ ببخشید یه دو هفته ای بود که نتم قطع بود و پول نداشتم وصلش کنم *همش دو هفته نبودماااا چرا این وبلاگستان اینجوری بهم ریخته؟؟؟؟؟ چرا همه اسباب کشی کردید؟؟؟؟ بعد یواشکی کامنت می ذارید که من رفتم فلان جا ، اما به کسی نگو بعد لینک هم نکن خب یدفعه بگید خودتم نیا دیگه!!!!!! توی این دو هفته اتفاقای...
-
*
دوشنبه 29 تیرماه سال 1388 13:13
از همه جا * وقتی این پست رو خوندم یجورایی دلم به درد آمد حق داره سمانه منم تجربه داشتم اینجا به هرکس می گم ایرانی هستم بلافاصله میپرسن ??Iran, Iraq منم بلافاصله توضیح میدم که نه عراقها عربن، ما پارسی هستیم وقتی اسم پارسی رو میارم چشماشون برق می زنه انگار یه اسمی از پس سالها و از ته خاطراتشون یادشون میاد اونوقت یه نفس...
-
*
یکشنبه 28 تیرماه سال 1388 14:50
بچه هــــــــــــــــــا شکلک!!!!!! سلام خوبید؟؟ من شخصاً شرمنده روی همه دوستان عزیز می باشم که اینقدر بی مسئولیتم و این وبلاگ بیچاره رو اینطور بی سر و صاحب ول کردم اما اینو ولش کنید فعلاً ذوق مرگم برای شکلکهای بخش نظرات من که شدیداً حالشو می برم شما هم خوش باشید باهاشون برمی گردم، حتماً با تشکر از جناب " یـــک...
-
*
چهارشنبه 24 تیرماه سال 1388 13:24
دلتنگم انگار!!! * دیشب خواب دیدم با دوچرخه آمدم ایران یعنی 2 ساعته رسیده بودم خونمون بعد اینقدر خوشحال بودم که اینقدر آمدن بی دردسرههههه همش با خودم می گفتم دیدی دردسر ویزا و پاسپورت و پرواز نداشت؟؟ تازه 2 ساعتم بیشتر طول نکشید!!!! فقط رد شدن از مرز مشکل بود که اونم چون توی شب آمدم اتفاقی نیفتاد بعد تازه مسخره تر...
-
*
چهارشنبه 24 تیرماه سال 1388 00:09
حرص درمانی سلام خوبید؟؟ من اینقدر بدم میاد از این آدمایی که خراب کاری می کنن، بعد نمیان بگن به آدم میگم خب بابا جان خرابکاری کردی؟؟ عیب نداره فدای سرت دست کم بیا بگو که من برم جمع کنم گندی رو که زدی آخه خب وقتی صداشو در نمیاری ممکن یه گند بزرگتر بوجود بیاد بیا بگو نمی خورنت که گیرم یه دوتا داد سرت می زنن (که والا اگر...
-
*
دوشنبه 22 تیرماه سال 1388 18:26
حذف شد.
-
*
جمعه 19 تیرماه سال 1388 23:08
منم بازی سلام خوبید؟ گفته بودم پست امروز یه بازی وبلاگیه که توی وبلاگ خانم زیگزاگ و آقای زیپ دیدمش اینم بازی من: ۱ . تا حالا شده خواب باشین و یه جورایی احساس کنین و بفهمین که همه چی خوابه و تموم میشه؟ حالا اگه امروز یکی بگه همهی این دنیایی که دارید لمس میکنید و میبینید با همهی اتفاقاتش فقط یه خوابه شما با وجود...
-
*
پنجشنبه 18 تیرماه سال 1388 16:30
طرز تهیه *pegi با سلام امروز می خوایم طرز تهیه *pegi رو خدمت خوانندگان محترم این وبلاگ آموزش بدیم مواد لازم: در حین آموزش میگیم طرز تهیه: ابتدا مقدار زیادی کمر درد از نوع اسپاسم عضله یا درد دیسک (هنوز مطمئن نیستم کدومشه) رو در سمت راست یک ظرف می ریزید و خوووووووووووووووووووب هم می زنید. بعد که خسته شدید، مقداری کمر...
-
*
دوشنبه 15 تیرماه سال 1388 09:51
سلام عرض شد نه بابا من و افسردگی؟؟؟؟؟؟؟ یه چی میگینا!!! نه خوبم فقط یه روزایی هست که آدم هرکاری هم که می کنه دیگه دست خودش نیست که سرحال و سردماغ باشه متوجه منظورم هستید که؟؟ بیشتر توضیح بدم؟؟ نه دیگه بسه همینقدر * این معلم زبان من یه خانم تپل خیلی بانمکه مدل کلاسمون هم اینطوریه که من اون بیچاره رو مجبور می کنم هر...
-
*
جمعه 12 تیرماه سال 1388 11:22
توی روزهای رنگی تقویم اعصاب و حوصله آدم سیاه و سفید میشه می خوام بگم فعلاْ اعصاب معصاب و حال و حوصله تعطیله سرجاش که آمد خدمت می رسم تا اون وقت زت زیاد بچه ها یه سر به اینجا بزنید
-
*
دوشنبه 8 تیرماه سال 1388 20:49
محکمه الهی یه شب که من حسابی خسته بودم همینجوری چشامو بسته بودم سیاهی چشام یه لحظه سُر خورد یه دفعه مثل مرده ها خوابم برد تو خواب دیدم محشر کبری شده محکمه الهی برپا شده خدا نشسته، مردم از مرد و زن ردیف ردیف مقابلش واستادن چرتکه گذاشته و حساب می کنه به بنده هاش عتاب، خطاب می کنه میگه: چرا اینهمه لج می کنین؟ راهتونو بی...
-
*
یکشنبه 7 تیرماه سال 1388 10:24
این وسط چه خجسته و باحالَن اونایی که نشستن رضا پ.ه.ل.و.ی بیاد ح.ک.و.م.ت رو دست بگیره!!!!!!!!!! بیـــــــــــــــــــــــــــــــخیال بابـــــــــــــــــــــــــــــــا
-
*
شنبه 6 تیرماه سال 1388 13:56
رفتم برای این مطلب کامنت بذارم نه که یکم تِمِ شیطانی داشت کامنتم اینه که برقا رفت و بعدِ 1 ساعت که آمد اینترنت قطع بود و تا بیام اونو درست کنم باز 1 ساعت دیگه برقا قطع شد!!!!!!! خلاصه که من الآن ایمان آوردم که این داش آکل ما نظر کرده است توی بلاگش هم مطالبی راجع به فیتیله پیچ و این چیزا نوشته پیشنهاد می کنم یه نگاه...
-
*
جمعه 5 تیرماه سال 1388 12:19
از هر دَری وِری سلام خوبید؟؟ 1. ببینم کسی از شما می دونه ایشون چیَن؟؟ وقتی این عکس رو ازش انداختم از صدای فلش دوربین یجوری برگشت نگاهم کرد که ناخودآگاه بهش سلام کردم!!!!!!!! (کی بود گفت دیوونه؟؟ ) نمی دونید آخه چقدر نگاهش آمرانه و پر تکبر بود یه آن فکر کردم لابد برای خودش کسیه !!!!!!!!!!!! 2. امروز صبح ساعت 6:30 با یک...
-
*
سهشنبه 2 تیرماه سال 1388 20:23
راستشو بخواید من در دوران نوجوانی!!!! یکی از طرفدارای پر و پا قرص کتابهای هری پاتر بودم یادمه وقتی کتاب 7 رو می خوندم، بدجور رفته بودم تو بحرِ کتاب و غرق شده بودم توش یه شبِ ابری کنار پنجره ایستاده بودم و بیرون رو نگاه می کردم وقتی می دیدم مردم چه بیخیال و سرخوش اینور و اونور میرن و دارن زندگی عادیشون رو می گذرونن...
-
*
پنجشنبه 28 خردادماه سال 1388 21:01
دلتنگــــــــــــــــــــم دلم برای بیخیالی تنگ شده دلم برای با حال بودن تنگ شده دلم برای دغدغه های الکی تنگ شده دلم برای دلتنگی های بچگانه تنگ شده دلم برای دلخوری از تنهایی تنگ شده دلم برای خنده های بیخود و الکی تنگ شده دلم برای اونایی که توی هفته گذشته از دست دادیم (و من هیچکدومشون رو نمی شناختم) دلم برای گلوی بدون...
-
*
چهارشنبه 27 خردادماه سال 1388 00:02
می دونم خواسته ای دارید این رو هم می دونم که هر خواسته ای یه بهایی داره اما زندگی یک جوان خون یک انسان بهای خیـــــــــــــــلی زیادیه پس شما رو به خدا این روزها و شبها اگر بیرون می رید خیلی مراقب خودتون باشید بخصوص که دستتون هم خالیه... *pegi
-
*
یکشنبه 24 خردادماه سال 1388 22:11
بدون شرح!!!!
-
*
شنبه 23 خردادماه سال 1388 13:55
اشتباه کردیم یه اشتباه بزرگ ...
-
*
جمعه 22 خردادماه سال 1388 20:05
اندر حواشی رأی دادن سلام خوبید؟؟ خب خب به سلامتی این بار عظیم هم از روی دوشمون برداشته شد ما هم رفتیم رأی دادیم من همراه آقای 1 currency بیزحمت یکی بگه من این جوهر استامپ رو چطوری پاک کنم از انگشتم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ^v^v^v^v^v^v^v^v^v^v^v^v^v^ *1 آقای currency همسر یکی از دوستامه که طفلی کبریت بی خطره یعنی سنگین ترین خلافش...
-
*
پنجشنبه 21 خردادماه سال 1388 19:36
فردا پای صندوق رأی...................... نمی بینمتون که من اینجا شما هرکدوم یه جا اما مهم نیست مهم اینه که همه برای هدفمون میریم و رأی می دیم به امید پیروزی *** gOoDlUcK *pEgI
-
*
چهارشنبه 20 خردادماه سال 1388 17:10
امروز از زور درد تا دم مرگ رفتم و برگشتم جداْ که دوست خوب نعمتیه خدایا شکرت ...